به گزارش «راهبرد معاصر»؛ دونالد ترامپ، رئیس جمهورآمریکا با وقایع غیرقابل پیش بینی و نگران کننده در عرصه سیاست داخلی کشورش مواجه شده است. آخرین نظرسنجی مشترک یاهو-آیپسس نشان می دهد محبوبیت ترامپ به پایین ترین حد از ابتدای دور دوم ریاست جمهوری اش رسیده و 60 درصد از شهروندان آمریکایی به صراحت نارضایتی خود را از رویکرد سیاسی و روش حکمرانی وی اعلام کرده اند.
تمرکززدایی از حوزه سیاست داخلی با استناد به خلق سوژه های جدید یا بازپروری سوژه های سابق در حوزه سیاست خارجی معادله نخ نما و شناخته شده ای است
علاوه بر این، افزایش مناقشات ترامپ و ایلان ماسک به بازخوانی ناگهانی پرونده جنجالی جفری اپستین، مجرم جنسی بدنام منجر شده است. ماسک مدعی شده رئیس جمهور آمریکا خود در این پرونده متهم است و برای همین اجازه آگاهی افکار عمومی در قبال ابعاد پنهان آن را نمی دهد. همین مسئله به شکل گیری دودستگی میان جمهوری خواهان منجر شده است.
برخی طرفداران ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال 2024 میلادی مدعی شده اند در صورت امتناع رئیس جمهور و وزارت دادگستری آمریکا از افشای ابعاد واقعی این پرونده و نقش خاص ترامپ در آن، به طرفداری از وی خاتمه می دهند. در چنین شرایطی ترامپ احتمالا تاکتیکی نخ نما را دنبال می کند؛ تمرکززدایی از تحولات داخلی آمریکا.
تمرکززدایی از حوزه سیاست داخلی با استناد به خلق سوژه های جدید یا بازپروری سوژه های سابق در حوزه سیاست خارجی معادله نخ نما و شناخته شده ای است که دموکرات ها و جمهوری خواهان در برهه های گوناگون به آن استناد کرده اند؛ هرچند این معادله همیشه به سود سیاستمداران جواب نداده است.
ترامپ احتمالا روزهای آتی تلاش خواهد کرد بر روی پرونده های جنجالی در حوزه سیاست خارجی آمریکا مانور بیشتری دهد. وی تلاش کرد در جریان سفر اخیر نتانیاهو به کاخ سفید موضوع "آتش بس احتمالی در نوار غزه" را تبدیل به دغدغه مهم میان شهروندان آمریکایی سازد، اما فقدان چشم اندازی عملیاتی درباره تبدیل آتش بس 60 روزه ( اگر به وقوع بپیوندد) به آتش بس دائمی تصویرسازی رئیس جمهورآمریکا را تحت تاثیر قرار داده است.
اعلام رسمی ازسرگیری کمک های نظامی آمریکا به کی یف در جنگ اوکراین نیز مترادف با شکست ترامپ در برقراری آتش بس در این مناقشه تلقی شده است. ترامپ بر سر دوراهی "جنگ-توافق"در قبال پرونده های حساس سیاست خارجی کشورش قرار گرفته است. بر این اساس رئیس جمهورآمریکا به این نتیجه رسیده که معادلات جاری را تغییر دهد. هنوز ترامپ در محاسبات ذهنی آشفته خود بر سر ماهیت یا جنس سلبی یا ایجابی رفتار خود در قبال پرونده های حساس آمریکا در حوزه سیاست خارجی تصمیمی اتخاذ نکرده است، اما برایش صرفا یک هدف اهمیت دارد؛ تمرکززدایی شهروندان آمریکایی، به ویژه جمهوری خواهان ناراضی از موضوعاتی که در عرصه سیاست داخلی تبدیل به پاشنه آشیل بالقوه وی شده است.
شکست تلاش های ترامپ و وزارت دادگستری آمریکا جهت اقناع افکار عمومی این کشور بر سر پرونده جفری اپستین، میل رئیس جمهور آمریکا مبنی بر "بر هم زدن تصویرکنونی" را دوچندان ساخته است. بدون شک هرگونه تصمیمی که ترامپ بر مبنای "فرار از وضعیت موجود" اتخاذ کند (سلبی یا ایجابی) به دلیل نشئت گرفتن آن از "مصدر بحرانی" به زیانش تمام خواهد شد.